خداوندا دلم را چشم بگشای


به معراج یقینم راه بنمای

به رحمت باز کن گنجینهٔ جود


درونم خوان بشاد روان مقصود

دلی بخش از ثنای خویش معمور


زبانی ز آفرین دیگران دور

دراسانیم شکر اندیش گردان


به دشواری سپاسم بیش گردان

امیدم را به جائی کش عماری


که باشد پیشگاه رستگاری

چو خود برداشتی اول ز خاکم


مده آخر به طوفان هلاکم